روزگاری رادیو جای اخوان و ابتهاج بود، محل تمرین ادب رسانه ای

به گزارش نوای پرنده پارسی، منصور ضابطیان مجری رادیو و تلویزیون، ضمن مرور خاطرات خود از علاقه ویژه به رادیو، به دوران طلایی این رسانه با حضور چهره های شاخص فرهنگ و هنر ایران اشاره نمود.

روزگاری رادیو جای اخوان و ابتهاج بود، محل تمرین ادب رسانه ای

به گزارش گروه سیاسی خبرنگاران، دیروز چهارم اردیبهشت ماه روز رادیو بود؛ روز کسانی که در پشت میکروفن های دیده نشده استودیوهای زیرزمینی رادیو، تنها با صدایشان زندگی نموده ایم. کسانی که شاید امروز بعضی از آن ها را به عنوان مجریان درجه یک تلویزیون بشناسید یا حتی خالقان آثار مهم کمدی و درام سینمایی و تلویزیونی بدانید اما همه شان روزگاری در استودیوهای رادیویی و پشت همان میکروفن ها قد کشیده و عظیم شده اند و حجمی از شادی و اندوه و عشق و امید را تنها در صدا ریخته و در زندگی مردم جاری ساخته اند.

منصور ضابطیان مجری رادیو و تلویزیون که در سال های اخیر بیشتر در تلویزیون دیده شده در این تبادل نظر از دهه های پیشین رادیو می گوید که چرا اینقدر برای جمعی از تلویزیونی ها سرنوشت ساز بوده است و امروز توانسته بر ستاره شدن مجری های تلویزیونی تاثیرگذار باشد بر منش و رفتار آنها و ادب برخورد در اجرا تا فاخر سخن گفتن شان و استفاده از ادبیات و کلام.

ضابطیان همچنین به دهه های پیشین رادیو اشاره می نماید، دهه هایی که رادیو جای عظیمان شعر و موسیقی بوده است؛ از زنده یاد اخوان ثالث و سیمین بهبهانی و هوشنگ ابتهاج تا اساتید موسیقی و آواز.

آنچه در ادامه می خوانید یک خاطره بازی مشروح با منصور ضابطیان است درباره دیرپاترین و همچنان خاطره سازترین رسانه در دنیا؛ رادیو.

* بسیاری از مجریان چهره و مشهوری که امروز در تلویزیون شناخته شده هستند روزگاری کارشان را از رادیو آغاز نموده اند و این رسانه سکوی پرتابشان بوده است؛ برای آغاز از این ویژگی رادیو کمی بگویید.

این یک قانون کلی نیست که همه مجریان تلویزیون پیش زمینه رادیویی داشته باشند اما رادیو یک مرکز آموزش و تمرین بسیار خوب برای اجراست. به هر حال در رادیو می توانید روی واژه گزینی، تاکید روی واژه ها و صحبت کردن بیشتر آموزش ببینید. در حالی که در تلویزیون بیشتر تمرکز و توجه روی ظاهر، تصویر و میمیک صورت است و خیلی خوب است که فرد اول آنها را یاد بگیرد. به هر حال وقتی در مجموعه ای منسجم مثل صداوسیما که هم تلویزیون و هم رادیو زیر نظر یک مدیریت و تفکر است خیلی فرقی ندارد در کدام بخش حضور داشته باشید.

* از تاکید روی واژگان گفتید گاهی می بینیم بعضی از مجریان جوان تلویزیون اشتباهات کلامی و حتی محتوای زیادی دارند درحالیکه در رادیویی ها یا آن ها که سابقه رادیویی دارند کمتر این اشتباهات دیده می شود.

اشتباه در رادیو غیرقابل اغماض تر است تا تلویزیون چون همه ابزاری که دارید صدا و دانش شما در حوزه کلام است. شاید در تلویزیون ظاهر و لباس بتواند مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد ولی در رادیو شما هستید و واژگانی که انتخاب می کنید. بنابراین بیشتر تپق ها و اشتباهات رسانه ای از قضا از طرف کسانی است که سابقه رادیویی ندارند. به نظرم مجری که در رادیو کار نموده است وقتی به تلویزیون می رود هم ادب رسانه ای بیشتری دارد و هم تسلط بیشتری بر واژگان. از طرفی بهترین مجریان تلویزیون همه کسانی بوده اند که طی سال ها در رادیو هم حضور داشته اند. البته در خود رادیو هم مجریانی داشته ایم که ادب رسانه ای نداشته اند.

با این حال رادیو رسانه قدیمی تری است و مبتنی بر زبان و ادبیات فارسی است، بیشتر از تلویزیون که مبتنی بر تصویر است و اینجا مجبورید فاخرتر صحبت کنید.

* حتی گاهی می بینیم افرادی با ظاهر و چهره خوب و حتی سلبریتی ها به دنیای اجرا وارد شده اند و بعد از مدتی خودشان اجرا را کنار گذاشته اند.

چهره و تیپ خوب یا سمپات بودن در اجرا مهم است و نمی گویم که تاثیرگذار نیست، ولی اگر اجرا بر پایه دانش رسانه ای نباشد خیلی زود تأثیرش را از دست می دهد. شما هیچ مجری ای نمی بینید سواد رسانه ای یا ادب رسانه ای نداشته باشد و دوام بیاورد یا مردم خیلی دوستش داشته باشند. الان هم در دنیا بهترین مجریان اصلاً کسانی نیستند که صداهای خاص یا چهره های ویژه دارند بلکه کسانی هستند که دانش رسانه ای ویژه ای در حوزه تخصصی و مورد اجرای خود دارند.

* اولین حضور خود شما در رادیو به چه زمانی برمی شود؟

ابتدا باید بگویم من از کودکی و از وقتی یادم می آید فن رادیو بوده ام و در دوره جوانی مشتری راه شب بودم. خاطرم هست هر شب به برنامه زنگ می زدم و آن موقع خود مجری ها در فاصله پلی بک ها تلفن ها را پاسخ می گفتند و من آنقدر تماس گرفته بودم که مرا می شناختند. آن موقع زنده یاد حمید عاملی و فریورز کیان به طور یک شب در میان برنامه را اجرا می کردند و من هفته ای 6 شب زنگ می زدم به مسابقه تلفنی آنها پاسخ می گفتم. می گویم 6 شب چون آدینه ها برنامه نداشتند و خلاصه مجریان برنامه مرا با نام کوچک صدا می زدند. زمانی که به رادیو رفتم و پشت میکروفن با مرحوم عاملی و مرحوم کیان برنامه اجرا کردم برایم مثل رسیدن به رویا بود. اینها قهرمانان نوجوانی من بودند و حالا من این شانس را داشتم در کنارشان باشم.

* در چند سالگی برای شما این رویا محقق شد؟

فکر می کنم من در آستانه 30 سالگی بودم و اواخر دهه 70 بود.

* رویای شما اجرا در رادیو بود؟

من رشته سینما خواندم فکر می کردم وارد سینما شوم اما همزمان روزنامه نگاری را آغاز کردم و اینقدر جادوی روزنامه نگاری برایم جذاب بود که مشغول آن شدم. البته کلیت اینها هیچ گاه از هم جدا نیست یعنی ژورنالیسم شامل روزنامه نگاری مکتوب، رادیو و تلویزیون می شود و همان کاری که در فضای تلویزیون انجام می دهم باعث شد پای من به رادیو هم کشیده شود.

* سینما را به خاطر بازیگری خواندید؟

بازیگری که هیچ وقت مورد نظر نبود و اتفاقاً بازی های کودکی ام همواره مجری بازی بود و خوشبختانه جزو معدود آدم هایی در دنیا هستم که توانسته اند به رویاهایشان برسند.

* می توانید از دهه 70 رادیو بگویید و کسانی که در آن سال ها در کنارشان بوده اید.

می خواهم کمی قدیم تر بروم و از دهه هایی بگویم که من یا دنیا نیامده بودم یا کار نمی کردم زمانیکه رادیو صندلی غول ها بود، عظیمانی که رادیو را پایه گذاری کردند و هنوز هم در خیلی از راهروهای رادیو دستخط های قدیمی از این عظیمان وجود دارد کسانی که ناظران برنامه های ادبی یا دست اندرکار آن بوده اند و حالا این دستخط ها قاب شده است و به شاعران و عظیمانی چون مهدی اخوان ثالث سردبیر یک برنامه تعلق داشته است، یا از برنامه ای مذهبی است که در آن موقع شهید مطهری سکاندارش بوده است.

حتی در شوراهای شعر و موسیقی رادیو در زمان های قبل هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی، هوشنگ ظریف، استاد تجویدی بوده اند؛ عظیمانی که اسم هر یک نفر از آنها برای یک رسانه اعتبار بوده است. شک نداریم آن دوران مثلاً دهه 40 عصر غول ها بوده است و رادیو این هوشمندی را داشته است که از آنها بهره ببرد. امیدواریم در این دوران هم شرایطی فراهم شود که عظیمان ما بتوانند در رادیو کار نمایند که بخشی شرایط معنوی و بخشی هم مادی است. همه می دانند که رادیو رسانه ای نیست که در آن پول زیادی جاری باشد و البته یکی از دلایل شرافتش هم همین است که رادیویی ها به خاطر پول پنجه در صورت هم نمی کشند. با این حال باید حداقل هایی تامین شود تا بشود عظیمان را به رادیو کشاند و شک نداریم حضورشان موثر است.

* و این میان خودتان با چه کسانی بیشتر هم کلام بوده اید یا از آن ها آموخته اید؟

البته من به نسبت بسیاری از دوستانم سابقه رادیویی کمتری دارم چون به صورت پراکنده در رادیو رفت و آمد داشته ام و گاهی در رادیو و گاهی در تلویزیون حضور داشته ام. با این حال در دهه 70 نمی توان از کسانی مثل سهیل محمودی، ساعد باقری، محمد صالح علا و یا تاثیر برنامه های مختلف رادیو روی ما یاد نکرد. در حال حاضر به خاطر تعدد شبکه های رادیویی است که بعضی از این صداها در آن گم می شود ولی فکر می کنم در این زمان بیشتر جای عنصر نویسندگی در رادیو خالی است و آدم هایی که گویندگان مولف باشد، افرادی که نام بردم گویندگانی مولف هستند یعنی وقتی سخن می گویند برمبنای جوشش و دانش حرف می زنند و نیازی به متن ندارند و برای همین هم به دل مخاطب می نشیند البته از این گوینده ها هنوز هم داریم افرادی همچون آلبرت کوچویی، بهروز رضوی، مسعود فروتن و… و فقط تعدد شبکه های رادیویی باعث شده است صداها گم شود.

* همین علاقه به رادیو باعث شد برنامه رادیو هفت را در تلویزیون راه اندازی کنید؟

شاید. به هر حال من از کودکی رادیو را دوست داشتم و فکر می کنم این پیوند بین این دو رسانه در یک ترجمه تلویزیونی به رادیو هفت رسید.

* چه وجهی از رادیو بود که دوست داشتید در این برنامه به تصویر بکشید؟

احساس و دانش به شدت در ساخت یک برنامه رادیویی و یا تلویزیونی موثر است و رادیو این را به شدت و با هم به کار می گیرد. من سعی کردم این دانش و احساس را با کلام و صداهای خوب و به ویژه با حضور رادیویی ها در تلویزیون به تصویر بکشم و همچنین ارتقای سلیقه بصری بیننده مورد دیگری بود که برایش کوشش داشتیم. نکته ای که گاهی در تلویزیون به شدت تحت تاثیر ذوق زدگی قرار می گیرد و فکر می کنیم دکور یا تصویر هرچه زرق و برق بیشتری داشته باشد بهتر است. ولی ما سعی کردیم همان سادگی برآمده از رادیو را به برنامه اضافه کنیم و البته این به این معنا نبود که برنامه رادیویی بسازیم و اتفاقاً من معتقدم که رادیو هفت یکی از تصویری ترین برنامه های تلویزیون در طول این سال ها بوده است که توانسته سواد بصری مردم را ارتقا دهد.

* و همچنان هر بار برنامه رادیویی پیشنهاد شود می پذیرید؟

بله حتماً من سال گذشته هم برنامه هایی مثل فرش بنفشه و پنجشنبه آدینه را داشتم. شک نکنید من از هر فرصتی استفاده می کنم تا گریزی به رادیو بزنم چون وقتی در رادیو هستید حال خوب دیگری دارید.

طبیعی است که به خاطر امپراطوری تلویزیون مخاطب رادیوها کمتر شده اند ولی رادیو ها شانسی پیدا نموده اند که با آمدن تکنولوژی توانسته اند پوست اندازی نمایند و شما به راحتی می توانید یک شبکه رادیویی را روی گوشی یا تبلت ببینید.

* چه زمانی دوباره با رادیو هفت برمی گشت؟

احتمالاً ابتدای تابستان.

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 27 اردیبهشت 1400 بروزرسانی: 27 اردیبهشت 1400 گردآورنده: pbmusic.ir شناسه مطلب: 6751

به "روزگاری رادیو جای اخوان و ابتهاج بود، محل تمرین ادب رسانه ای" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "روزگاری رادیو جای اخوان و ابتهاج بود، محل تمرین ادب رسانه ای"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید