10 فیلم از 10 سال اخیر تاریخ سینما که باید تماشا کنید
به گزارش نوای پرنده پارسی، سینما یکی از گسترش یافته ترین هنرهای دنیا است. هنری که ارتباط محکمی با ادبیات، عکاسی و نقاشی دارد. این دنیای دوست داشتنی وابستگی بسیار شدیدی به فناوری های دیجیتالی هم دارد. کافی است به فیلم های علمی تخیلی دهه 80 میلادی نگاه کنیم و آن ها را با عناوین چند سال اخیر مقایسه کنیم. آن چه واضح به نظر می رسد، تغییر و انقلاب گسترده در دنیای سینما است. از قلم نیاندازید که این روزها سینما در کنار صنعت بازی های ویدیویی، بزرگترین صنعت سرگرمی در سراسر دنیا لقب می گیرد. فیلم های سینمایی تا پیش از شیوع ویروس کرونا، میلیون ها دلار در سراسر دنیا فروش داشتند. بنابراین سرگذشت این هنر در ده سال گذشته، میزبان صدها فیلم جذاب و خارق العاده بوده که تماشای آن ها هم زمان زیادی احتیاج دارد.
این روزها که به دلیل شیوع ویروس کرونا بیشتر ما در قرنطینه خانگی هستیم، فرصتی فراهم است تا از ساعات بیکاری مان استفاده بهتری داشته باشیم. تماشای فیلم های سینمایی در چنین شرایطی، یک تجربه بی نظیر است. در ادامه به معرفی 10 فیلم از 10 سال اخیر تاریخ سینما می پردازیم. فیلم هایی که هر ژانر و هر سلیقه ای را پوشش می دهد. اگر به تماشای فیلم های نه چندان قدیمی علاقه مند هستید، این لیست را نباید فراموش کنید.
سال 2010: Inception (تلقین)
نمره منتقدان: 86 از 100
کریستوفر نولان، کارگردانی است که بیشتر هواداران سینما او را با سه گانه شوالیه تاریکی به یاد می آورند. اما او عناوین بسیاری را کارگردانی نموده که شاید تلقین یکی از بهترین آن ها باشد. تماشای تلقین که فیلمی پیچیده و فلسفی است، شاید کمی برای مخاطبان عام سینما سخت به نظر می رسد. اما نباید فراموش کنید کریستوفر نولان، همواره داستان های پیچیده را به زیباترین حالت ممکن روایت می نماید.
خلاصه داستان: دام کاب، یک دزد ماهر است. تخصص او در استخراج و ربودن اطلاعات ارزشمند مورد احتیاج سازمان های جاسوسی، شرکت های تجاری و چندملیتی است. او هنگامی که دیگران در خواب هستند و به عبارتی ذهنشان در آسیب پذیرترین حالت ممکن است، اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در جهانی بیرون از خواب، این اسرار را می فروشد. دام کاب همکارانی هم دارد که در سرقت این اطلاعات به او یاری می نمایند.
سال 2011: The Intouchables (دست نیافتنی ها)
نمره منتقدان: 74 از 100
اگرچه سینمای فرانسه همواره با جهانی هنری و فلسفی مشهور خود شناخته شده اما گاهی اوقات با عناوینی در آن روبرو هستیم که قرار است تصورات ما از سینمای نه چندان عامه پسند فرانسه را تغییر دهند. یکی از آن فیلم های خوش ساخت و دوست داشتنی فرانسوی که معمولا همه سلیقه ها را راضی نگه می دارد، دست نیافتنی ها است. فیلمی درام و در عین حال کمدی که تا آخرین ثانیه جذاب و خاطره انگیز پیش می رود. اگرچه داستان آن اندکی کلیشه ای و قابل پیش بینی به نظر می رسد اما نباید فراموش کنید نوع روایت و شخصیت پردازی عمیق آن می تواند دست نیافتنی ها را به عنوانی متفاوت تبدیل کند.
خلاصه داستان: فیلیپ نویسنده ای ثروتمند و پیروز است که به دلیل سقوط با چتر از گردن به پایین فلج می گردد. او برای پرستاری و نگهداری از خودش تصمیم می گیرد تا مردی به نام دریس را استخدام کند. فیلیپ تا قبل از آشنایی با دریس، مردی بداخلاق و غیرقابل تحمل بود که در تعامل با دیگران رفتار خوبی نداشت. اما دریس راستا زندگی او را تغییر می دهد.
سال 2012: Django: Unchained (جانگو: از بند رهاشده)
نمره منتقدان: 87 از 100
کویینتین تارانتینو یکی از متفاوت ترین کارگردانان سینمای آمریکا است که سبک خاص او در فیلم سازی نه تنها هواداران بسیاری دارد بلکه بسیاری از کارگردانان سراسر کره خاکی را هم تحت تاثیر خود قرار داده است. داستان فیلم های او معمولا ریتمی سریع و غیرقابل پیش بینی دارند و شخصیت های جذاب آن، همواره تماشاگر را درگیر خود می نمایند. جانگو یکی از محبوب ترین شخصیت های وسترن آمریکایی لقب می گیرد که تا به امروز در بیش از 30 عنوان سینمایی دیده شده است. آخرین اقتباس از داستان این شخصیت محبوب، در فیلم تارانتینو به نمایش در آمد.
خلاصه داستان: دکتر کینگ شولتز شغل عجیبی دارد. او افرادی که فراری هستند را پیدا و دستگیر می نماید و در ازای آن، پول و یا جایزه می گیرد. او برده ای سیاه پوست به نام جانگو را می خرد. جانگو باید به شولتز یاری کند تا خلافکاران و فراری ها را دستگیر کند. پس از آن که جانگو خودش را به دکتر ثابت می نماید، کینگ شولتز تصمیم می گیرد همسر او را نجات دهد. همسر جانگو در مزرعه ای اسیر شده که صاحب آن مردی ثروتمند و بد اخلاق به نام کلوین کندی است.
سال 2013: About Time (درباره زمان)
نمره منتقدان: 74 از 100
اگر به تماشای فیلم های عاشقانه که رگه هایی از کمدی دارند هم علاقه مند هستید، فیلم درباره زمان تقریبا یکی از بهترین گزینه های موجود است. این فیلم بریتانیایی، داستان جذاب و در عین حال سرگرم نماینده ای دارد که تماشای آن برای هواداران فیلم های عاشقانه به یک تجربه فراموش نشدنی تبدیل می گردد.
خلاصه داستان: تیم، متوجه می گردد که می تواند در زمان سفر کند و اتفاقاتی که برای جهان و زندگی خودش اتفاق افتاده را تغییر دهد. او در زمان سفر می نماید تا دختری که دوست دارد را پیدا کند و راستا زندگی اش را برای همواره دگرگون کند. اما مشکل عظیم این است که تصمیم او برای سفر در زمان آنطور که انتظارش را داشت، پیش نمی رود.
سال 2014: The Grand Budapest Hotel (هتل عظیم بوداپست)
نمره منتقدان: 91 از 100
وس اندرسون یکی از خلاق ترین نویسندگان و کارگردانان آمریکایی است که فیلم های متفاوت او همواره نظر منتقدان و تماشاگران را جلب می نماید. فیلم هتل عظیم بوداپست یکی از متفاوت ترین و در عین حال جذاب ترین ساخته های او است که در همان فضای همیشگی فیلم های وس اندرسون نفس می کشد. این فیلم در ظاهر کمدی و درام، ریشه هایی از داستان های جنایی را نشان می دهد که ترکیب برنده آن را کامل می نماید.
خلاصه داستان: در روایتی غیرواقعی از سال 1930 که دولتی فاشیست در حال قدرت دریافت در اروپا است، جنگ در قاره سبز بیش از هر زمان دیگری در آستانه شروع نهاده شده است. اما هتل عظیم بوداپست با کوشش فراوان کارکنان آن، یکی از بهترین تفریحگاه های اروپا لقب می گیرد که در اوج امنیت مدیریت می گردد. اما یکی از مشتریان ثابت هتل جان خود را از دست می دهد. این اتفاق، قرار است همه آرامش هتل را تحت تاثیر قرار دهد.
در این زمینه بخوانید:
بهترین فیلم های درام سال را بشناسید
بهترین فیلم های ترسناک سال را بشناسید
بهترین فیلم های اکشن سال را بشناسید
سال 2015: The Revenant (بازگشته)
نمره منتقدان: 79 از 100
لئوناردو دی کاپریو بازیگر توانمندی است که فیلم های بسیاری بازی نموده اما شاید بهترین هنرنمایی او در فیلم بازگشته باشد. عنوانی از الخاندرو گونزالس ایناریتو، کارگردان مکزیکی، که ساخت آن سختی های بسیاری داشت. عوامل فیلم بازگشته برای ساخت این فیلم روزانه ساعت ها در بیابان های یخ زده شمال کانادا در راه بودند تا سکانس های باورنکردنی آن را فیلم برداری نمایند. دی کاپریو پس از سال ها انتظار، در نهایت پیروز شد برای هنرنمایی در این فیلم، جایزه بهترین بازیگر مرد نقش اصلی اسکار را تصاحب کند.
خلاصه داستان: در قرن نوزدهم، 42 شکارچی سفید پوست با سرپرستی یک تاجر پوست امرار معاش می نمایند. اما دو نفر از شکارچی های این گروه، یک دختر سرخ پوست را می ربایند. قبایل سرخ پوستی از این حادثه باخبر می شوند و با حمله به گروه شکارچیان، 32 نفر از آن ها را می کشند. از این گروه عظیم، تنها 10 نفر زنده مانده اند. با این حال سرخ پوست ها هنوز هم به دنبال پیداکردن تاجر و گروهش هستند.
سال 2016: Manchester by the Sea (منچستر در کنار دریا)
نمره منتقدان: 96 از 100
این فیلم یکی از پرافتخارترین فیلم های سال 2016 بود که در جشنواره های سینمایی گوناگون، مورد تحسین منتقدان سینما نهاده شد. درام پرکشش فیلم منچستر در کنار دریا یکی از جذاب ترین داستان های انسانی چند سال اخیر سینما را روایت می نماید. اگر به تماشای یک داستان واقع گرایانه و خارق العاده در روزهای قرنطینه خانگی علاقه دارید، این فیلم را نباید فراموش کنید.
خلاصه داستان: لی چندلر، سرایدار جوانی است که زندگی یکنواختی دارد. او یک روز با خبر می گردد برادرش به دلیل حمله قلبی در بیمارستان بستری شده است. لی که مدت ها است برادرش را ندیده برای ملاقات با او راهی بیمارستان می گردد. اما برادر لی پیش از رسیدن او می میرد. بنابراین لی باید به برادرزاده اش خبر مرگ برادرش را اطلاع دهد. او به شهر منچستر در ایالت ماساچوست آمریکا سفر می نماید. اما رابطه لی با برادرزاده اش پاتریک به مرور زمان جدی تر می گردد.
سال 2017: Logan (لوگان)
نمره منتقدان: 93 از 100
فیلم های ابرقهرمانی برای هواداران سرسخت سینما هیچ جذابیتی ندارند. این فیلم های بیش از حد تخیلی برای دوستداران فیلم های درام اندکی غیرقابل باور هستند و همین روایت های بیش از حد باورنکردنی باعث می گردد این عناوین هواداران ویژه خود را داشته باشند. با این حال آن چه فیلم های ابرقهرمانی و درام های دوست داشتنی را به یکدیگر پیوند می دهد، فیلمی به نام لوگان است. این فیلم که در حقیقت آخرین هنرنمایی هیو جکمن در نقش شخصیت ولورین از جهانی مردان ایکس بود، به حدی واقع گرایانه و جذاب ساخته شده که می تواند متفاوت ترین تجربه شما از تماشای فیلم های ابرقهرمانی باشد. این روزها که در قرنطینه هستید، تماشای لوگان و سایر فیلم های مردان ایکس را نباید فراموش کنید.
خلاصه داستان: لوگان از روزهای افسانه ای خود در گذشته فاصل گرفته است. او خرج زندگی اش را به وسیله رانندگی تامین می نماید و امیدوار است تا فرصتی برای خروج از کشور پیدا کند. با این حال زنی مکزیکی به سراغ لوگان می آید. او به لوگان می گوید پول هنگفتی در ازای کار خوبی به او می دهد. لوگان ابتدا این پیشنهاد را رد می نماید اما پس از اصرار زن مکزیکی و باتوجه به احتیاجش به سرمایه بیشتر، این پیشنهاد را می پذیرد.
سال 2018: Peter Rabbit (پیتر خرگوشی)
نمره منتقدان: 64 از 100
تا چند سال پیش، ساخت انیمیشن های سه بعدی یک رویای عظیم برای انیمیشن سازان و استودیوهای فیلم سازی بود. اما پیشرفت فناوری های دیجیتالی به سینما یاری کرد تا نه تنها فراوری انیمیشن های سینمای سه بعدی را تا بالاترین کیفیت ممکن دنبال کند بلکه فرصتی برای ساخت عناوین زنده هم فراهم شد. فناوری لایو-اکشن یکی از جذاب ترین ویژگی های سینما در چند سال اخیر است که به فیلم سازان این فرصت را می دهد تا واقعیت و صحنه های سه بعدی را ترکیب نمایند. فیلم پیتر خرگوشی یکی از جذاب ترین انیمیشن های لایو-اکشن سینما است که تماشای آن در روزهای قرنطینه خانگی، یک گزینه سرگرم نماینده و بی دردسر به نظر می رسد.
خلاصه داستان: در خانه آقای مک گرگور، خرگوش هایی زندگی می نمایند که البته آزاری به او نمی رسانند. اما مشکل عظیم این است که مک گرگور از دیدن آن ها ناراحت می گردد. او که از خرگوش ها متنفر است، به دلیل کهولت سن جانش را از دست می دهد. وقتی برادرزاده او پس از مدتی برای تصاحب خانه به آن مراجعه می نماید، متوجه می گردد خرگوش ها با زیرکی خانه را تصاحب نموده اند!
سال 2019: Yesterday (دیروز)
نمره منتقدان: 63 از 100
فیلم های کمدی همواره می توانند بهترین باشند. آن ها شخصیت ها، داستان ها و سوژه های بی نظیری دارند که هرگز قرار نیست تکراری شوند. با این حال فیلم های کمدی زمانی جذاب تر می شوند که خلاقیت بیشتری به خرج دهند. تنها اندکی خلاقیت احتیاج است تا فیلم های کمدی به یادماندنی تر باشند. فیلم دیروز یکی از متفاوت ترین کمدی های موزیکال چند سال اخیر است. اگر به فیلم های موزیکال علاقه ندارید، نگران نباشید. این فیلم شباهتی با فیلم های موزیکال سینما ندارد. موسیقی در فیلم دیروز یک عنصر جانبی برای پردازش بیشتر داستان جذاب آن است. اگر ویروس کرونا شما را هم دلسرد نموده و قرنطینه خانگی روی روحیات شما تاثیرگذار بوده، تماشای دیروز مانند یک داروی بی نظیر، زندگی شما را دگرگون می نماید.
خلاصه داستان: یک حادثه باعث می گردد مردم جهان همه آهنگ های گروه موسیقی معروف و محبوب بیلتز را فراموش نمایند. تنها سه نفر آهنگ های این گروه محبوب را به یاد می آورند که یکی از آن ها دستی در آتش موسیقی دارد. او تصمیم می گیرد آهنگ های گروه بیتلز را دوباره به مردم جهان یادآوری کند.
سال 2020: Sonic the Hedgehog (سونیک جوجه تیغی)
نمره منتقدان: 64 از 100
سونیک، شخصیتی محبوب برای متولدان دهه 60 و 70 است. جوجه تیغی داستان ما در بازی های ویدیویی متعددی حضور داشت و همواره در حال دویدن و سکه جمع کردن بود. محبوبیت این شخصیت تنها محدود به کشور ما نیست. بسیاری از هواداران سونیک در سراسر جهان، از بازی های ویدیویی آن خاطرات بسیاری دارند. بنابراین ساخت یک اقتباس سینمایی جذاب، می توانست خاطرات بسیاری را برای هواداران سونیک زنده کند. اما وقتی نخستین تریلر فیلم سونیک جوجه تیغی منتشر شد، واکنش های منفی بسیاری دریافت کرد. بنابراین عوامل فیلم تصمیم دریافتد مدت بیشتری روی فیلم کار نمایند. نتیجه آن اما شگفت انگیز است.
خلاصه داستان: یک جوجه تیغی به نام سونیک، فرصت بسیار زیادی دارد. او بر اثر حوادثی به کره زمین مهاجرت نموده اما سرعت بسیار بالای او، جریان های مغناطیسی قدرتمندی فراوری می نماید که فراتر از قدرت برق کره زمین است. بنابراین دولت ها از دانشمندی باهوش به نام دکتر ایوو رباتنیک دعوت می نمایند تا توانایی های سونیک را مدیریت کند. اما رباتنیک رویای تسلط بر کره زمین را دارد و قرار نیست قدرت سونیک را محدود کند.
منبع: ایرنا زندگی