چرا محدوده امن ذهنی خطرناک است و چگونه می توان از آن خارج شد؟

به گزارش نوای پرنده پارسی، هر آنچه را که تمام عمر می خواستید به آنها برسید در سمت دیگر محدوده امن شماست. این یک نقل قول است که بسیاری از مردم بارها و بارها گفته اند تا مردم را به سمت محدوده امن خود سوق دهد تا نتایج خوبی به دست آورد. اما ما نتایج نهایی تلاش های مردم را مشاهده می کنیم نه خودشان.

چرا محدوده امن ذهنی خطرناک است و چگونه می توان از آن خارج شد؟

جنبه های دیگری نیز وجود دارد که از ما پنهان است. چرا باید در وهله اول از منطقه امن خود خارج شوید؟ چرا ترک کردن اموری مانند آنها برای شما خطرناک به نظر می رسد؟

وقتی فهمیدید که چرا منطقه راحتی شما خطرناک است و دریابید چگونه می توانید از آن خارج شوید، می توانید خود را به سمت ارتفاعات و پتانسیل های جدید سوق دهید.

محدوده امن چیست؟

قبل از پرداختن به جزئیات، شما باید بدانید که منطقه راحتی در وهله اول چیست. همانطور که از نام آن پیداست، این منطقه یا موقعیتی است که شما در آن احساس راحتی می کنید. تا زمانی که در این منطقه اقامت داشته باشید، دیگر تحت فشار، اضطراب و استرس قرار نمی گیرید. در نگاه اول، موقعیت خوبی برای قرار دریافت در سطح است.

چرا ماندن در داخل یک منطقه امن برای ما بد است؟

پس چرا ماندن در آن منطقه برای شما خیلی بد است؟ خوب، یک مورد که من در مورد بهبود خودم آموختم این است که برای بهبود بیشتر، لازم است که شما در آغوش ترس و تغییر در زندگی خود قرار بگیرید.

مسئله ترس و تغییر این است که وقتی راحت باشیم، ما تمایلی به ایجاد تغییرات در آن نداریم و به ترس خود تکیه می کنیم. در خاتمه، زندگی شما شروع به غفلت می گردد و بدون تغییر خواهد ماند.

به نظر می رسد این همه چیزش بد نیست. با این حال در زندگی، تمایل به تغییر خود راهی است. این امر از طریق چیزی بزرگ مانند ویروس کرونا به چیزی کوچکتر مانند اینکه شما می خواهید شریک زندگی بهتری باشید یا از نظر اقتصادی ایمن شوید، انجام می گردد.

بسته به اینکه ما چه قدر در منطقه راحتی مان هستیم، تعیین خواهیم کرد که چقدر در برابر آن تغییرات مقاومت می کنیم حتی در شرایطی که آن تغییرات برای ما بسیار خوب باشد.

چه چیزی مانع از عقب نشینی از ترک منطقه آسایش می گردد؟

همانطور که من کمی اشاره کردم، مقاومت ما می تواند از جاهای مختلف ناشی گردد. گفته می گردد، رایج ترین آنها را می توان به سه ترس نسبت داد:

  • ترس از تغییر
  • ترس از شکست
  • ترس از ناشناخته ها

این ترس ها همه قابل کنترل هستند و با آموختن در مورد آنها می توانید به شکلی که برای شما مناسب باشد، آنها را تجزیه کنید. در اینجا کارهایی آمده است که می توانید برای هر یک انجام دهید.

ترس از تغییر

به عنوان عمومی ترین ترس در بین این سه مورد، این ترس تمایل به پوشاندن دو ترس دیگر دارد زیرا این ترس اغلب منجر به افکاری مانند موارد زیر می گردد:

  • این کار خیلی بزرگ است
  • چرا من؟
  • من نمی توانم این کار را به تنهایی انجام دهم.
  • من نمی دانم از کجا شروع کنم بنابراین من این کار را نمی کنم.

همانطور که می توانید مشاهده کنید، اگر ترس از تغییر دارید، آن را توجیه می کنید تا هر کاری را که می خواهید انجام دهید به تعویق بیندازید. شما ترجیح می دهید این روش را حفظ کنید به جای آنکه ریسک تغییر را در کار و زندگی خود وارد نمایید.

ترس از شکست

گذشته از ترس از تغییر، شاید شما به دلیل ترس از شکست در محدوده امن خود باقی می مانید. من مطمئن هستم که بسیاری از شما می توانند ارتباط برقرار کنند زیرا این ترس خاص می تواند به طرق مختلف القا گردد:

  • یک رویداد در کودک یا تربیت باعث می گردد ذهنیت درونی شما آسیب دیده گردد.
  • شما کمال گرا هستید یا تمایلات کمال گرایی دارید.
  • شما شکست های زیادی را در سرتان ایجاد می کنید، خواه در واقعیت بزرگ یا کوچک باشند.
  • شما هنگام صحبت از شخصیت و توانایی های خود، اعتماد به نفس واقعی را با اعتماد به نفس کاذب روبرو می کنید.

با جزئیات بیشتر می توان ترس از شکست را عدم اعتماد به نفس و توانایی های فعلی خود برای انجام یک کار یا هدف توصیف کرد.

ترس از ناشناخته ها

آخرین ترس مشترک ترس از ناشناخته ها است. از منظر منطقی، این نیز معنایی دارد. زندگی اسرارآمیز است و ما تصوری نداریم که ما را به کجا برساند. به جای این که این موضوع را به عنوان یک موهبت مشاهده کنید، ممکن است از این امر به عنوان دلیلی برای فرسودگی و ترسیدن استفاده کنید و فکر به اینکه همواره چیزی وجود داشته باشد که می تواند شیوه زندگی شما را مختل کند.

این اختلال می تواند چیزی مهم مانند از دست دادن شغل یا مسئله ای در خانواده مانند این مشکل کوچک باشد که شریک زندگی شما که می خواهد زمان بیشتری را با شما بگذراند و شما وقت کمی دارید.

نحوه واکنش شما بستگی به این دارد که چه کسی هستید اما همواره به شما باز می گردد که مقاومت کنید و نگران باشید که زندگی شما می تواند متفاوت باشد یا در بهترین حالت بهتر باشد.

چگونه از محدوده امن خارج شویم؟

حالا که درک می کنید ترس های احتاقتصادی زیادی در راه شماست، باید یاد بگیرید که آنها را پردازش کنید. صرف نظر از ترس شما، روش های بیرون رفتن تان از محدوده امن شما نسبتاً با دیگران مشابه است. من نسبی می گویم زیرا نحوه انتخاب افراد برای پیروزیت و تلاش در زندگی با افراد مختلف متفاوت است.

روش خاصی وجود ندارد که شما باید آن را انجام دهید تا منطقه راحتی تان از بین برود. مهم این است که شما این کار را به روشی انجام دهید که برای شما معنا پیدا کند.

1. به عادات و چالش های خود نگاه کنید

عادت ها چیزهایی هستند که شما از وقایع مختلف زندگی آنها را انتخاب می کنید. برخی از عادات ناشی از خانواده و دوستان است، در حالی که عادات دیگر ناشی از دستاوردهای گذشته شماست. به عادات خاصی توجه کنید که شما را به سمت دستاوردهای گذشته سوق داده است.

این دستاوردها می تواند بزرگ یا کوچک باشد اما تا زمانی که ما از آنها استفاده کنیم، در کنار ما باقی می مانند. به عنوان مثال، راه رفتن تان را در نظر بگیرید. قدم زدن چیزی است که ما به آن عادت کرده ایم و اکنون تا زمانی که بتوانیم از پاهای خود استفاده کنیم، می توانیم بدون شکست آن را انجام دهیم.

یکی از راه هایی که می توانید از منطقه آسایش خود بیرون بیایید این است که به عادت های خود نگاه کنید و آنها را به چالش بکشید. اگر این یک عادت بد است که می خواهید آن را بشکنید، آن را با یک مورد بهتر جایگزین کنید و آن را تقویت کنید. برای عادت های خوبی که از قبل موجودند، روش های جدید و مهیج برای فشار آوردن به خود پیدا کنید.

به عنوان مثال، بگویید که دوست دارید تمرین کنید و از نظر جسمی عالی باشید. یکی از راه های خارج شدن از منطقه راحتی خود استفاده از برنامه های تمرینی است و این که یک تمرین متفاوت را انجام دهید یا در کلاس جدیدی که در سالن ورزشی ارائه می دهند، ثبت نام کنید یا حتی شاید شما بتوانید برای خود هدف تعیین کنید تا برای مسابقات آماده شوید.

در هر صورت، این می تواند چالش های بزرگی را ایجاد کند و زندگی شما را تغییر دهد. هنگام تمرین کردن، ممکن است اینقدر روی ورزش های هوازی کار نکنید و تغییرش دهید. از طرف دیگر اگر شما عادتی دارید، شروع به کار جدید و اجرای متفاوت آن کنید.

2. جنبه های اصلی تغییر را به یاد آورید

راه دیگر برای شکستن منطقه راحتی شما، یادآوری برخی از جنبه های اصلی تغییر است. تغییر، سفری است که با آن به پیروزیت خواهید رسید. بخشی از آن تغییر درس دریافت و آموختن از آن دروس است.

این دروس می تواند ناشی از شکست و پیروزیت باشد. برخی از نمونه های این موارد عبارتند از:

  • اگر می خواهید زندگی تان را تغییر دهید، باید به خودتان اعتماد کنید.
  • فرایند تغییر دقیقا به همان اندازه نتایج نهایی مهم است.
  • تلاش در تغییر همان چیزی است که مهم است. حتی اگر شکست بخورید، حداقل تلاش کرده اید و این همان تغییر را ایجاد می کند.

همانطور که بسیاری دیگر قبل از من گفتند، حتی اگر شما شکست بخورید، این یک شکست کامل نیست مگر اینکه چیزی از آن یاد نگیرید. یادگیری بخشی از زندگی است و درس دریافت می تواند به همان اندازه پاداش به دست آوردن چیزی باشد.

3. با روش های مختلف آزمایش کنید

همانطور که گفته شد روش های بسیاری وجود دارد که می توانید از محدوده امن ذهنی خود خارج شوید و روش صحیح یا غلطی وجود ندارد. هر فرد پیروز روش خود را برای پیروزیت و بیرون آمدن از محدوده امن خود دارد. این مهم است که شما این کار را انجام دهید.

وقتی که شما نمی دانید کدام روش برای شما بهتر است، این خود نوعی نکته است. بله می تواند ترسناک باشد اما من معتقدم که همین دلیل برانگیختن آن است. اگر یک روش روی کسی کار نمی کند، شاید ده ها نفر دیگر از این روش هیجان زده شوند و در زندگی خود آن را به کار گیرند.

این ایده که یکی از این روش ها می تواند شما را به سمت زندگی جدید و مهیج پر از تحقق و رضایت بیشتر سوق دهد، هیجان انگیز است. این طبیعت انسانی است که شما می خواهید به پیروزیت بیشتری برسید و زندگی بهتری داشته باشید.

سوال این است که چه نوع روش هایی وجود دارد؟ خوب در اینجا چند مثال کوتاه وجود دارد:

در نظر بگیرید چه چیزی آن سوی محدوده امن شماست

وقتی تصوری در مورد تغییرات دارید، می توانید انگیزه خود را برای تحقق بخشیدن به این دیدگاه بیشتر کنید. سعی کنید سه چیز جدید را که می خواهید امتحان کنید بنویسید. هر ماه با یکی از آنها مقابله کنید. با شروع چند کار کوچک با چیزهایی که به آنها علاقه دارید، این انگیزه برای شما فراهم می گردد که بیشتر خارج از منطقه راحت تان قدم بگذارید.

با ناراحت بودن احساس راحتی کنید

همواره آرزوی بیشتر و هرگز حل و فصل نشدن نمی تواند برای کسانی که در مناطق راحتی خود هستند ترسناک به نظر برسد اما من می گویم اینگونه است که شما باید زندگی خود را زندگی کنید. همواره در تلاش برای ایجاد تغییرات بزرگ یا کوچک باشید. آیا تغییرات برای یک زمان ناراحت کننده خواهد بود؟ شاید اما بعد از مدتی این یک حالت عادی جدید در شما خواهد شد و حتی ناراحتی که پیش آمده را به یاد نمی آورید.

شکست را به عنوان مربی یا معلم تان ببینید

من به این نکته اشاره کردم که درس ها می توانند ناشی از شکست باشند. با آموزش خود برای دیدن شکست به عنوان یک معلم قبل از شکست، تجربه کردن برای شما راحت تر خواهد بود. در یک لحظه، شما خود را به عنوان دانش آموز ببینید، کسی که روش درست رسیدن به پیروزیت را یاد می گیرد.

نکات نهایی

زندگی از خروج از منطقه راحتی شما شروع می گردد. این نقل قول وقتی دریابید که منطقه راحتی شما واقعاً چیست معنا پیدا می کند و وقتی شروع می کنید، بررسی کنید که چه چیزهایی برای ایجاد تغییر در زندگی لازم است و نکته با شکوه در مورد مناطق راحتی افراد این است که هیچوقت شکستن آنها خیلی دیر نیست. شما می توانید امروز تغییرات کوچکی در زندگی خود ایجاد کنید و به مرور زمان کارهای بزرگتر انجام دهید زیرا زندگی شما را به چیزی بهتر تبدیل می کند. تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که یک برنامه داشته باشید، روشی را اتخاذ کنید و اقدام کنید.

منبع:

lifehack

منبع: هفت گنج
انتشار: 15 مرداد 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: pbmusic.ir شناسه مطلب: 4662

به "چرا محدوده امن ذهنی خطرناک است و چگونه می توان از آن خارج شد؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا محدوده امن ذهنی خطرناک است و چگونه می توان از آن خارج شد؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید