روز سوم، یک عاشقانه واقعی با آرامشی از دل جنگل های تنکابن
به گزارش نوای پرنده پارسی، اولین ساخته ارمان خوانساریان با تهیه کنندگی رسول صدرعاملی نوید بخش ظهور یک استعداد چشمگیر در ساخت فیلمی عاشقانه بار رویکردی بومی و دلنشین است. مروری بر این فیلم بخوانید که نگاه ها را به بازیگر نقش اول مرد کمتر شناخته شده اش جلب نموده.
سهراب بهاریان معلمی است که برای ارائه مدرک تحصیلی اش به مدرسه محل تدریس اش مجبور می شود پس از پانزده سال به تنکابن و دانشگاه محل تحصیلش بازشود. این بازگشت همراه با تغییر و تحولاتی در اوست...
سهراب که در ادامه متوجه می شویم ضعیف کش است، در کلاس با دانش آموزانش سر ناسازگاری دارد و آن ها را تحقیر می نماید. او که به ناچار به دانشگاه محل تحصیلش در تنکابن بازگشته، این رفتار را با مدیر گروه آموزش که باید اصل مدرک تحصیلی را به سهراب ارائه دهد در پیش می گیرد. او که نگاه از بالایی به دانشجویان فعلی دارد، به طور اتفاقی با یکی از آن ها دوست می شود و در حال بدگویی از یکی از اساتید قدیمی دانشگاه است که با او برخورد می نماید.
دقیقا از ملاقات سهراب با استاد است که وجه دیگری از سهراب را می بینیم. سهراب که مجبور شده یک شب در این شهر باقی بماند، در گشت و گذار در شهر با بعضی از همکلاسی های قدیمی اش روبرو می شود و کم کم و به مرور رازهایی از گذشته او افشا می شود. یکی از این رازها دختری به نام مریم است که سخت عاشق
سهراب بوده اما به شدت به وسیله سهراب دست انداخته می شده و هنوز هم سهراب همین رفتار را درباره او در پیش گرفته است. سهراب متوجه می شود مریم پس از تصادفی دچار فراموشی شده، پس در ظاهر سعی می نماید تا حدی گذشته را جبران نموده و به مریم در یادآوری خاطراتش یاری کند، اما با آن چه از سهراب دیده ایم و شنیده ایم به نظر می رسد سهراب باز هم قصد دست انداختن مریم را دارد.. .
ورود مریم به قصه، ماجرا را از این رو به آن رو می نماید و با عاشقانه ای آرام و دل پذیر اما یک طرفه روبرو می شویم. رفتار و کردار مریم، سهراب را متحول، به معنای واقعی کلمه می نماید و سهرابی که به تهران برمی شود آن سهرابی نیست که از تهران خارج شده بود.
کارگردان در این مسیر کم کم و مرحله به مرحله اطلاعات مفیدی در اختیار بیننده می گذارد و شوخی ها و طنز فیلم از تلخی داستان و آن چه بر سر مریم آمده می کاهد.
در دل فیلم با ترانه های قدیمی و خاطره انگیزی هم روبرو هستیم که در جای درستی قرار گرفته اند و به لطافت اثر بسیار یاری می نماید. بعلاوه استفاده از منظره ها طبیعی تنکابن و باران های پاییزی آن بسیار
چشم نواز هستند.
به لحاظ فنی اجزا به درستی در کنار هم قرار گرفته اند و فیلمبرداری مسعود امینی تیرانی و صداگذاری امیرحسین قاسمی از بخش های درخشان آن هستند.
میر سعید مولویان که در آثار قبلی اش نوید ظهور استعداد درخشان در زمینه بازیگری را داده بود، در این فیلم هم نشان می دهد همچنان در مسیر درستی گام برمی دارد و فراز و فرود سهراب را به خوبی به نمایش می گذارد. سارا بهرامی هم بازی درست، استاندارد و به مقدار ای دارد. رضا بهبودی هم یک بار دیگر توانایی خود در ایفای نقش های کوتاه و تبدیل تیپ به شخصیت را به نمایش می گذارد.
در مجموع در جنگل پرتقال با عاشقانه ای آرام و دل پذیر روبرویم که ادعایی ندارد اما به تماشاگرش احترام می گذارد و او را با حال خوب از سالن خارج می نماید.
منبع: همشهری آنلاین