در خانه بمان، چون شغل شوهر مهم تر است!
به گزارش نوای پرنده پارسی، خبرنگاران : یکی از باورهای غلط که سبب تخریب رابطه و ازدواج و چه بسا منجر به طلاق و جدایی می گردد این است که شغل شوهر مهمتر از شغل زن است.
یک روز یکی از مراجعینم (خانمی پزشک) مقاله اش درکنگره ای بین المللی پذیرفته شده بود و ماه ها روی آن مقاله کار نموده بود، این کنگره در تهران بود. همان روز شوهر او برای انجام کاری باید به ماموریت می رفت. آن خانم هم، چون دو فرزند داشت در این کنگره شرکت نکرد. چه چیزی این تصمیم را توجیه می نماید؟ چرا کار شوهرش مهم تر از این فرصت ارزشمند برای او بود؟
چرا شوهرش به خاطر این کنفرانس از این سفر کاری صرف نظر ننموده تا همسرش بتواند در این کنگره شرکت کند؟ اگر که پرستار موقت برای نگهداری بچه برای یک روز می گرفتند چه اتفاقی می افتاد؟
من متوجه شدم که اصلاً این خانم دکتر به این موضوعات فکر ننموده بود، برای او امری مسلم بود که هر کجا تناقضی بین شغل او و شوهرش به وجود آمد بلافاصله شغل شوهرش مهمتر است و اولویت دارد. یک بار که با همدیگر برای مشاوره نزد من آمده بودند من از شوهرش در این باره پرسیدم و شوهرش پاسخ داد تمام هزینه ها به عهده من است و همسر من برای تفریح کار می نماید ما که به عایدی او کاری نداریم.
اما این پاسخ قانع نماینده ای نبود
خانم های زیادی را دیدم که به خاطر ازدواج و یا تولد فرزند، شغلشان را رها کردند و با وجود اینکه سال ها از رها کردن شغل گذاشته بود، اما دائما من می گفتند من قبل از ازدواج یا قبل از بچه دار شدن این و یا آن کاره بودم. در برخی از روابط، شوهران می خواهند از همسر خود بهره برداری نمایند و نمی خواهند او به حق و حقوق خود آشنا گردد، آن ها نمی خواهند هوشیاری و مطلعی او بالا برود، زیرا در آن صورت زندگی آن ها از هم می پاشد.
آن ها معتقد هستند که زن اگر که عایدی پیدا بکند و یا بفهمد در چه جایگاهی هست و یا اگر پیشرفت شغلی بکند مرا رها می نماید. گاهی اوقات بسیاری از زنان هم بدون اینکه متوجه باشند تحت استثمار قرار می گیرند، اما تجربه من نشان داده است که حتی بعد از گذشت ده ها سال یا این زن ها مطلع می شوند و یا به خاطر احساس نارضایتی و افسردگی که دارند یک ازدواج ناشاد و ناکام در پیش خواهیم داشت.
برخی از مردان هم به این دلیل به شغل خود بیشتر اهمیت می دهند که معتقد هستند، کار کردن برای پول درآوردن است و، چون من عایدی بیشتری دارم پس کار من مهمتر است.
در حالی که کار کردن صرفا برای عایدی نیست بلکه به ما احساس هویت و ارزشمندی هم می دهد، وقتی که ما کار می کنیم احساس می کنیم که فایده ای داریم و تاب آوری زندگی ما بیشتر می گردد بنابراین شغل همسر هویت او را تشکیل می دهد و به او احساس رضایت و ارزشمندی می دهد، و طبیعتا کسی که احساس هویت نمی نماید، نارضایتی بسیار زیادی خواهد داشت حتما در زندگی زناشویی نقش ایفا می نماید.
از نظر روانشناسی سلامتی هر کس در احتیاج او به مشغول بودن در کار های ارزشمند و خوشایند است. اگر که خانم ها مطیع باشند و استقلال نداشته باشند پیشرفت نمی نمایند. این حق هر زنی هست که سنت ها را بشکند.
زنان شاغل یا خانه دار
مرد ها نباید به همسرانشان بگویند ارزش شما و ارزشمندی شما در کار های خانه و بچه داری و ازدواج است، بلکه زنان هم مانند مردان می توانند در بیرون از خانه و در شغل خود احساس ارزشمندی نمایند.
تحقیقات روانشناسی دقیق نشان داده است که هم مردان و هم زنان توانایی تربیت و توجه به بچه ها را دارند و این در انحصار زنان نیست ولازم نیست بگوئیم زنان شاغل یا خانه دار. آن ها می توانند مراقب و یاری حال یکدیگر باشند و هویت خود را هم حفظ نمایند.
به عقیده ما، بسیاری از زنان می توانند هم کار و هم خانواده را بدون این که در یکی از آن ها کم کاری نموده باشند نگه دارند. دلیل اینکه برخی از زنان نمی توانند این کار را بنمایند این نیست که، چون جنس آن ها زن هستند نمی توانند، بلکه آن ها شرطی شده اند.
تاریخ و جامعه پسران را مستقل و فردگرا بار می آورد و دختران را از نظر احساسی وابسته به دیگران. مرد بودن به معنای قدرت تلقی می گردد و زن بودن به معنای عشق و مهربانی.
زنی که کار می نماید می تواند یاد بگیرد که استقلال مردانه را به عشق و مهربانی درهم بیامیزد. زنان باید درک بنمایند که اهمیت ندادن به شغلشان به خاطر شوهر یا ازدواج باعث فراوری ناراحتی در آن ها می گردد که این به سود رابطه نیست.
خوشبختانه این باور رو به افول است، اما هنوز تسلط مرد به چشم می آید شاید او در سال های آینده این تفکر ضعیف تر و ضعیف تر گردد. بنابراین اگر شما هم به این باور معتقد باشید، بذر نارضایتی را در روابط خود کاشته اید و چه بسیا زمینه طلاق را فراهم نموده اید.
مواردی که گفته شد طبق تحقیقات گسترده بر روی زنان زیادی اجرا شده که یا برای طلاق اقدام کردند و یا برای مشاوره گرفتن مراجعه نموده اند. پس دلایل ذکر شده فقط یکی از دلایل نارضایتی زنان از زندگی مشترک است. ما در سری مطالب روانشناسی سعی داریم دلایل طلاق را آنالیز کنیم، تا بتوانیم با مطلع ساختن زنان و مردان از خواسته های یکدیگر اندازه مسائل زندگی مشترک را کاهش دهیم. این مسائل صرفا مختص به زنانی ست که علاقه دارند شاغل باشند. چه بسا زنانی هم هستند که علاقه ای به شاغل بودن ندارند، اما زندگی مشترک بسیار خوبی دارند و در رابطه احساس رضایت می نمایند.
لطفا نظرات خود را درباره این موضوع با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: برگرفته از یادداشت های ارسطو رضایی در شبکه اجتماعی ویرگول
پ
منبع: برترین ها